به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، تبدیل بورس کالا از مکان صرف عرضه محصولات به جایگاهی که بتواند علاوه بر فروش فیزیکی، در تامین مالی شرکتها، راه اندازی معاملات اوراق مبتنی بر کالا، معرفی ابزارهای جدید معاملات، ایجاد مشوق برای حضور فعالان صنایع و قیمت گذاری دقیق کالاها نیز نقش داشته باشد، از جمله اقداماتی است که حامد سلطانی نژاد توانسته طی یک سال تصدی خود در بورس کالا به انجام برساند؛ اقداماتی که کارشناسان و مسوولان از آن به عنوان پوست اندازی بورس کالای ایران در صحنه اقتصاد ملی یاد می کنند.تامین مالی از طریق اوراق سلف موازی استاندارد و ایجاد بازار ثانویه برای اوراق سلف در این مدت توسعه زیادی پیدا کرد و از طرف دیگر انتشار اوراق گواهی سپرده کالایی برای محصولات کشاورزی از دیگر اقدامات مدیرعامل بورس کالا در راستای ایجاد بازارهای مالی مبتنی بر کالا بوده است. بر همین اساس در این مطلب بحث اصلی گفتوگوی خود با حامد سلطانی نژاد را پیرامون اوراق بهادار مبتنی بر کالا و مزایای آن قرار داده ایم.
گواهی سپرده کالایی به عنوان یکی از ابزارهای مالی در زمان مدیریت شما در بورس کالا ایجاد شد. این ابزار در بورس های کالایی دنیا در چه سطحی قرار دارد و مزایای آن چیست؟
گواهی سپرده کالایی ابزار معروفی در دنیا است و با نام «CDR» شناخته می شود و در واقع فلسفه وجودی آن معامله اسناد کالا به جای خود آن است. همان طور که در جریان هستید سال گذشته گواهی سپرده کالایی برای معاملات جو استان کرمانشاه و ذرت استان خوزستان مورد استفاده قرار گرفت که خوشبختانه با موفقیت هم روبه رو شد. البته باید گفت که صدور گواهی سپرده کالا برای کالاهای دیگر هم قابل انجام است. بر همین اساس اواخر سال گذشته برای سکه طلا هم گواهی سپرده ایجاد کردیم و در آینده نیز روی سایر کالاها از جمله محصولات فلزی میتواند اتفاق بیفتد. در همین راستا مذاکراتی نیز با اتحادیه فروشندگان آهن داشتهایم که این بازار مالی را برای انبارهای محصولات فلزی هم ایجاد کنیم. میتوان گفت توسعه بورسهای کالایی در این بخش بیشتر از تالار معاملات، از طریق انبار اتفاق میافتد. در واقع انبارها، تالار بورس کالا هستند و هر انباری که پذیرش میشود، امکان عرضه سایر محصولات نیز وجود خواهد داشت.
آیا با گستردگی بازار اوراق گواهی سپرده، سفته بازان از بازار فیزیکی به سمت این بازار هدایت خواهند شد؟
بله. در بازارهای کالایی چند گروه فعال وجود دارند؛ کسانی هستند که فعال واقعی آن بازار هستند. اما کسانی هم فعال حوزه مالی آن کالا هستند که به آنها سفته باز میگوییم. این افراد کسانی هستند که سرمایه زیادی دارند و به دنبال فرصت آربیتراژی هستند تا کالایی را بخرند و بعدا با قیمت های بالاتر به فروش برسانند. این افراد لزوما برای صنعت و تولید کشور مضر نیستند بلکه فوایدی هم دارند چرا که وقتی مصرفکنندگان یک کالا منابع مالی در اختیار ندارند، این افراد کالا را میخرند. در این میان کارآیی بازار باید به نحوی باشد که این افراد در تقابل با مصرفکنندگان و تولیدکنندگان قرار نگیرند و باید شرایط را به گونهای ایجاد کرد که بتوانند با هم صنفهای خودشان یعنی تجار و سفته بازان رقابت کنند. این اتفاق زمانی میافتد که بازاری داشته باشید که به صورت مداوم معاملات کالا در آن انجام شود. زمانی میتوانیم بازار متناوب یک محصول را داشته باشیم که محصولات را تبدیل به اوراق بهادار کنیم تا اوراق آن مورد معامله قرار گیرد. به این دلیل که هر بار فرآیند عرضه فیزیکی یک کالا مستلزم طی تشریفاتی قانونی مثل اثبات وجود کالا، سنجش کیفیت و استاندارد آن است. اما وقتی کالا را تبدیل به گواهی سپرده میکنیم علاوه بر اینکه این دغدغهها را نخواهیم داشت، بازار ثانویهای ایجاد خواهد شد که در آن هر زمان بخواهیم میتوانیم کالا را برای مصرف عموم به بازار عرضه کنیم. با ایجاد چنین بازاری حضور بازیگرانی غیر از فعالان واقعی آن بازار را میتوانیم مدیریت کنیم. یعنی اگر سفته بازی وارد میشود چون روی اوراق معامله میکند در مقابل او سفته باز دیگری قرار میگیرد و کارکرد آنها از مضر بودن به موثر بودن تبدیل میشود.
به نوعی بازار معاملات گواهی سپرده کالایی همان بازارهای سنتی هستند با شکلی جدید و به سود منافع ملی. تصور کنید اگر مردم هر کالایی را می خواستند بخرند به کارخانه تولیدی آن مراجعه می کردند، اوراق مبتنی بر کالا در واقع همان نقش بازارهای سنتی را در قالبی متفاوت یعنی تبدیل کالا به اوراق بهادار کردن بازی میکند.
آیا با توسعه گواهی سپرده کالایی، تالار فیزیکی بورس کالا کارآیی خود را از دست خواهد داد؟
داستان تالار فیزیکی اندکی متفاوت است. ما در این تالار در واقع میخواهیم شرایطی را مهیا کنیم که معاملهگران یک کالا بتوانند با عرضه کنندهها و خریداران رو در رو باشند چون هنوز که هنوز است در بازارهای کالایی بعضا معاملات به صورت حضوری انجام می شود، چانه زنی صورت میگیرد و همین اتفاقات به بازار آن کالا شور و حرارت می دهد. کما اینکه در بعضی از بورسهای کالایی دنیا هنوز سیستم معاملات به صورت Open outcry است و در واقع قیمتگذاری و فروش به صورت مزایده انجام میشود. ما تالار را برای این میخواهیم که اگر یک روزی سیستم معاملات قطع شد و مشکلی پیش آمد، معاملات دچار مشکل نشود و ادامه پیدا کند و از طرف دیگر برای برخی از معاملات هنوز چانه زنیهای حضوری ضروری به نظر میرسد.
سال گذشته جو کرمانشاه و ذرت خوزستان در راستای ماده ۳۳ قانون افزایش بهرهوری کشاورزی به صورت قیمت تضمینی از کانال بورس کالا و با استفاده از ابزار گواهی سپرده مورد معامله قرار گرفت. با توجه به اینکه امسال کل تولید این دو محصول در کشور از کانال بورس کالا عرضه و معامله خواهد شد؛ توضیحی درباره ساز و کار اجرای آن ارائه دهید.
طبق مصوبه دولت و در راستای اجرای سیاست قیمت تضمینی قرار است امسال جو و ذرت تولیدی کل کشور از مکانیزم بورس کالا مورد معامله قرار گیرد. البته قرار نیست کل محصولات در قالب گواهی سپرده انجام شود و شکل متعالی و مدینه فاضله آن این است که کل محصولات کشاورزی در سیستم انبار بیاید تا در آنجا هم بحث استاندارد آن ارزیابی میشود و هم کالا تحت کلید قرار میگیرد و قابلیت عرضه پیدا میکند. در واقع وقتی این قبوض صادر میشود، مانند این است که انگشتتان را روی ماشه قرار دادهاید و هر موقع بخواهید میتوانید کالا را به بازار مصرف هدایت کنید و مقدمات خاص دیگری لازم ندارد. به این دلیل که تمام کارهای آن قبلا انجام شده است. در این بین مقدمات عرضه یک کالا مواردی چون بررسی استاندارد بودن، بحث وجود آن، قیمت گذاری و قراهم کردن ساز و کار بازار آن را شامل می شود که همه اینها در گواهی سپرده وجود دارد. اما در مورد اجرای قانون قیمت تضمینی برای جو و ذرت در قالب اجرای ماده ۳۳ بنا نداریم که تمام عرضه ها را در قالب صدور قبض انبار و گواهی سپرده انجام دهیم. چرا که از طرفی انبارها دارای کیفیت و استانداردهای بورس کالا در تمام کشور وجود ندارد و از سوی دیگر انبارها نیازمند نظارت است و نظارت روی انبارها نیروی انسانی زیادی را می طلبد. انبارهایی که برای صدور گواهی سپرده کالایی در نظر گرفته میشوند دائما نظارت میشود و عملکرد آنها مورد رصد قرار میگیرد. بنابراین اگر بخواهیم برای محصول کل کشور قبض انبار صادر کنیم و بر کار انبارها نظارت داشته باشیم و سیستم نرم افزاری مستقر کنیم، یک فرآیند زمانبر و پیچیده و نیروی انسانی زیادی لازم خواهیم داشت. بر همین اساس طرح را در دو قالب در نظر گرفتهایم برای بعضی استانها که امکان انبارهای بزرگ و استاندارد را دارند، طرح را در قالب گواهی سپرده مدیریت میکنیم و برای استانهایی که امکانات لازم را ندارند یا فرصت کافی برای پذیرش انبارهایشان وجود ندارد و برداشت محصولشان شروع شده است، سازمان پشتیبانی امور دام که متصدی جو و ذرت در کل کشور است امور را به عهده می گیرد و در واقع این سازمان محصول کشاورزان را روی تابلوی تالار فیزیکی بورس کالا میبرد.
علاوه بر محصولات کشاورزی آیا مذاکراتی به منظور توسعه گواهی سپرده کالایی با تولیدکنندگانی که در حال حاضر محصولاتشان را در بورس کالا عرضه می کنند، داشتهاید؟
با تمام این شرکتها مذاکره کردهایم، اما بعضا دغدغه مالیاتی وجود دارد؛ اینکه وقتی از این ابزار استفاده میکنند، بحث مالیات بر ارزش افزوده برای آنها به چه شکل خواهد بود. از طرفی اگر سود و یا زیانی در این فرآیند داشته باشند، ثبت حسابداری شان به چه صورت خواهد بود. چون کالایشان تبدیل به اوراق بهادار میشود و در چرخه ای فروش میرود چند دست جا به جا می شود و درنهایت شخصی که کالا را از کارخانه تحویل می گیرد، لزوما آن را از خود تولیدکننده نخریده است. بنابراین روی دو موضوع مشکل وجود دارد اول اینکه ثبت حسابداری و انعکاس آن در دفاتر و سود و زیانش چگونه خواهد بود و دوم اینکه بحث مالیات به چه ترتیب خواهد بود. برای رفع این دغدغه ما در حال رایزنی با سازمان امور مالیاتی و سازمان بورس و اوراق بهادار هستیم.
با توجه به رفع تحریم ها و فراهم شدن امکان حضور سرمایه گذاران خارجی در کشور آیا توسعه گواهی سپرده کالایی میتواند برای بازاریابی جهانی موثر واقع شود؟
به هر حال آنها از فعالیت های مرسوم جهانی تبعیت می کنند و به دنبال ابزارهای استانداردی میگردند که در تمام دنیا وجود دارد. گواهی سپرده کالایی یکی از این ابزارهاست و در تمام دنیا استفاده میشود. سرمایهگذار خارجی میتواند از طریق این ابزار مدیریت ریسک کند و همچنین اگر کالایی را خرید به واسطه آن تامین مالی هم انجام دهد. اگر سیستم بورس کالا بتواند به سیستمهای بین المللی رجیستری کالاها متصل شود، سرمایهگذار خارجی میتواند به واسطه گواهی کالایی که خریداری کرده است از سیستمهای بینالمللی تامین مالی کند. این روند در حال حاضر در دنیا در جریان است و اگر بخواهیم ما هم این شرایط را داشته باشیم، باید سیستم رجیستری کالایی ما که در واقع همین انبارهایی است که در آن کالاها را پذیرش میکنیم به سیستمهای جهانی متصل شود. ایجاد این شرایط هم نیاز به قانونگذاری دارد و هم همکاری نهادهای بینالمللی را می طلبد. البته بحث قانونگذاری آن پیچیده نیست و نیاز به قانون مادر ندارد، همین که در بازار سرمایه خودمان مقرراتی را وضع کنیم کافی است.
انتشار اوراق سلف برای خودروی پراید چرا انقدر طولانی شده است؟ دلیل آن چیست؟ گفته می شود که باید برای انتشار اوراق سلف برای یک کالا آن محصول باید قبلا در بورس کالا عرضه شده باشد آیا در آینده شاهد عرضه خودرو در بازار فیزیکی بورس کالا خواهیم بود؟
اوراق سلف بر مبنای تولیدی که در آینده قرار است صورت گیرد، منتشر می شود و باید مشخص باشد این تولید چقدر است. سابقه قبلی شرکت عرضه کننده نشان دهنده میزان تولید توانایی عرضه آن است. این یکی از مزایایی است که بورسهای کالایی برای عرضه کننده هایشان در نظر می گیرند. در واقع بورسهای کالایی محل معامله اوراق بهادار مبتنی بر تولید و کالا هستند در حالی که در بورسهای اوراق بهادار بر اساس قراردادها و به نوعی پیمان مورد معامله قرار میگیرند. امروزه عرضه فیزیکی در اسپات مارکت یا بازار نقد بورسهای کالایی بزرگ دنیا درصد کوچکی از معاملات را نسبت به بازار مالی تشکیل میدهد و عموما قیمتها نیز در بازار مالی مشخص میشود. اینکه دنیا برای محصولاتی که تولید عمده آن در کشور ما است، قیمت تعیین میکند به خاطر داشتن بازارهای مالی قوی آنهاست و ابزار آنها برای این تعیین قیمت همین معاملات فیوچرز است. در مجموع معاملات سلف موازی به پشتوانه تولید یک شرکت تامین مالی صورت می گیرد. فرض کنید شرکتی که محصولاتش را در بورس کالا می فروشد انتظار دارد با توجه به اعتباری که از محل فروش آن کالا کسب می کند، تامین مالی انجام دهد. در بازار سنتی تجار به راحتی به هم اعتماد میکنند یعنی اگر تاجری در حوزهای با یک گردش مالی قابل توجهی فعالیت میکند، اگر زمانی پول نیاز داشته باشد بقیه تجار این پول را در اختیار او می گذراند. همین اتفاق را اگر بخواهیم در بازار مالی شبیه سازی کنیم کسانی که در بورس کالای ایران محصولشان را عرضه میکنند و برنامه عرضه مشخص دارند زمانی ممکن است برای تولید محصول به منابع مالی نیاز داشته باشند و بر این اساس همان برنامه تولید و عرضه کالایشان در بورس اعتباری برای تامین منابع مالی آنهاست. بر همین اساس شرکتهایی میتوانند از این روش استفاده کنند که برنامه عرضه کالایشان در بورس کالا مشخص است. بنابراین برنامه تولید و عرضه شرکت های خواهان تامین مالی از طریق اوراق سلف چون قرار است به پشتوانه میزان تولید و عرضه تامین مالی شود باید مشخص باشد. از این جهت طبق دستورالعمل پذیرش، ما به این جمع بندی رسیدیم که خودرو در بورس عرضه شود و سپس به پشتوانه میزان عرضه تامین مالی صورت گیرد.
پس در آینده شاهد نام پراید روی تابلوی معاملات بورس کالا خواهیم بود؟
کارهای آن انجام شده است و اگر هیات پذیرش سازمان بورس مجوز دهد مشکلی برای عرضه نخواهیم داشت. اما امیدوارم امسال بتوانیم شاهد عرضه خودرو در بورس کالا باشیم.
در پایان برای توسعه بورس کالا و ایجاد محیطی شفاف برای انجام معاملات به طوری که همه فعالان اقتصادی حضور در این بازار را به سایر مکان ها برای انجام معاملات ترجیح دهند. چه اقداماتی باید صورت گیرد.
باید صبر کنیم که یک سری بازیگر در این بازار به وجود بیایند یا بتوانیم بازیگران فعلی را به این بازار جذب کنیم. در واقع مثل این است که یک کالای جدید دیجیتال را وارد کردهاید و باید طرز استفاده از آن را به دیگران نشان دهید. جذب بازیگر یا فعال بازار کار ساده ای نیست، نیازمند آموزش و فرهنگ سازی است و همکاری همه جانبه رسانه ها را می طلبد. البته بحث های بازاریابی نیز وجود دارد و بالاخره باید هم در ایران و هم در خارج از کشور شبکه کارگزاری مان را تقویت کنیم. البته جای امیدواری وجود دارد چرا که خوشخبتانه قوانین به حد کافی از بورس پشتیبانی میکنند.
منبع: عصر بازار
ارسال نظر